ترس از تاریکی در بچه ام
عدم ترس طبیعی کودک از تاریکی باعث میشود تا برخی والدین این ویژگی طبیعی کودک را حمل بر خودستایی کنند و فکر کنند که شیوه تربیتیشان آنچنان درست عمل کرده که فرزندشان بدون هیچگونه بحث و تلاشی، راحت و مستقیم با تاریکی کنار آمده است. اما واقعیت چیز دیگری است. ترس از تاریکی بعد از یک سال و خردهای زمان از زندگی کودک پدیدار میشود. این مسأله در برخی کودکان نیازمند به کارگیری ترفندها و راهکارهایی اصولی است. شاید فکر کنید استفاده از چراغخواب راه حل موثر و خوبی است اما این ترفند هم مقطعی و گذرا عمل میکند و نمیتوان به آن دل بست.
شاید بسیاری از والدین ترس از تاریکی بچه مان را چندان جدی نگیرند و حل این موضوع را به دست زمان بسپارند اما این اشتباه است. باید برای رفع ترس از تاریکی در کودکان، در کنار فرزندتان باشید. اکتفا به چراغ خواب و مجادله با کودک راهی از پیش نمیبرد. کودک کوچک شما ورود از روشنایی به تاریکی را حتی با وجود چراغ خواب به سختی میپذیرد. بنابراین، استفاده از نورهای اینچنینی هم مشکلش را حل نخواهد کرد و همچنان فکر میکند که هیولاها زیر رختخوابش جا خوش کردهاند یا درون کمد لباسهایش غولهای هیکلی منتظر فرصتی برای حمله به او هستند. در این وضعیت نباید کودک را تنها رها کرد. گذر زمان چاره کار نیست شاید حتی اوضاع را بغرنجتر هم سازد.
چرا استفاده از چراغخواب، مشکلی را حل نمیکند؟
وقتی مراسم آماده شدن برای خواب سپری میشود و بچه لباس خواب پوشیده و قصه شب را میشنود، وقت خاموش کردن چراغ فرا میرسد. اما حتی وجود چراغخواب هم مانع از وحشت کودک نوپای شما نیست و گویی به دنیایی سیاه و تاریک منتقل میشود. دانشمندان میگویند بعد از ورود از روشنایی به تاریکی حالتی به چشمها دست میدهد که انگار چند ثانیه نابینا میشویم و سپس به حالت «تطبیق با تاریکی» میرسیم.
در تطبیق با تاریکی، چشم حساسیت خود نسبت به نور و تاریکی را کنترل میکند. درست در همین چند ثانیهای که طول میکشد چشم خود را از روشنایی با تاریکی وفق دهد، ترس و دلهره بر کودک دلبند شما استیلا پیدا میکند.
ترفندهای لازم برای رویارویی با این ترس چیست؟
برای کمک به کودک و غلبه بر ترس او و همراهی با او برای رد کردن مرحله «تطبیق با تاریکی» میتوانید از این روش استفاده کنید. کودک را برای خواب آماده کرده و از او بخواهید که چشمانش را ببندد. بعد به او بگویید که با روشی جالب میتواند اتاق را در ۱۰ ثانیه از تاریکی مطلق خارج سازید. وقتی کودک چشمانش را بست. دستانتان را روی چشمهایش بگذارید و با کمک هم تا ۱۰ بشمارید. در این حین چراغخواب را هم روشن کنید. پس از ۱۰ ثانیه دستانتان را از روی چشم کودک بردارید و خواهید دید که او با او اتاقی مواجه میشود که چندان هم تاریک نیست و دیگر نگرانی زیادی بابت تاریکی مطلق حس نخواهد کرد. با این حرکت شما به فرایند تطبیق با تاریکی به فرزندتان کمک میکنید.
ترفند ۱۰ ثانیهای چگونه موثر واقع میشود؟
در روشی که پیشتر عنوان شد، شما به چشمهای فرزندتان کمک میکنید تا بدون ترس وارد فرایند تطبیق با تاریکی بشود. وقتی به این فرایند حالت بازی میدهید، کودک ترس از تاریکی اولیه را حس نخواهد کرد. اما وقتی چراغ بیمقدمه خاموش میشود و ترس به دل و جان کودک راه پیدا میکند، مقابله با آن و بیرون راندنش از فکر کودک بسیار دشوار خواهد بود. پس وقتی قبل از خاموشی نور اتاق از کودک میخواهید که چشمانش را ببندد، نوعی حس امنیت از طریق ایجاد کنترل بر فضا به او میدهید. سپس حضور خودتان و کمک کردن در شمارش تا ۱۰ هم انتخاب خودآگاه دیگری از سمت او است که تحمل تاریکی را سادهتر میسازد. بنابراین با باز کردن چشمها با فضایی رو به رو خواهد شد که تاریکی مطلق نیست و در واقع بسیار روشنتر از انتظار او است.
با این کار شما و کودکتان، سنت و عادتی مناسب برای خواب و مقابله با ترس پیدا میکنید. ترسی که بابت آن سرزنش نمیشود.
راهکارهایی که منجر به کاهش ترس کودک از تاریکی می شود عبارتند از:
1- علت اصلی ترس کودک را باید شناخت: برای مثال، پدر و مادر می توانند نسبت به رفتارها و رویدادهای روزانه فرزند خود حساس باشند و تغییرات محیطی او را اعم از خانه، مدرسه و دوستانش مورد بررسی قرار دهند، حتی می توانند علایق و انگیزه های جدید او را بشناسند. گاهی که کودک به شدت ترسیده است و قادر به بیان کلامی ترس خود نیست، می توانیم از او بخواهیم که با رسم نقاشی، ترس خود را به تصویر درآورد.
آن گاه دقت کنیم که کودک چه می کشد و با چه رنگ هایی آن را رنگ آمیزی می کند. معمولا اضطراب ها و ترس ها با رنگ های تیره، مات و تاریک رسم می شوند و گاهی هم کودک با خط خطی کردن چهره ای که کشیده است سعی در از بین بردن و محو کردن عامل ترس خود دارد. پس از نقاشی می توانیم با کودک درباره اثرش صحبت کنیم و با سئوالات ساده ای که از او می پرسیم، علت ترس او را جویا شویم. البته کودک را وادار به نقاشی از موضوعی که باعث ترس او شده است نکنیم. اجازه دهیم که او ابتدا احساس امنیت و آرامش کند و در صورت تمایل تصویر خیالی خود را رسم کند.
2- زمان خواب کودک را می توان با تداعی های خوش و آرامش بخش همراه ساخت. برای مثال مسواک زدن، شب بخیر گفتن، پوشیدن لباس خواب، شنیدن داستانی ساده و یا خاطره ای از دوران کودکی می تواند دلهره و اضطراب کودک را کاهش دهد.
3- با روشن نگه داشتن یک چراغ کم نور و یا چراغ خواب می توان اتاق کودک را از تاریکی محض درآورد. دقت داشته باشیم، چراغ خواب را جایی قرار دهیم که نور آن موجب سایه وسایل اتاق بر روی دیوار نشود، زیرا کودکان با خیال پردازی های خود سایه ها را به صورت اشباح و موجودات خیالی تجسم می کنند و در مواردی نیز استفاده از یک چراغ قوه کوچک که کودک بتواند آن را زیر بالش خود بگذارد، به او آرامش خیال می دهد.
4- بعد از آن که چراغ اتاق را خاموش کردیم، چند دقیقه نزد کودک بمانیم و درباره روزی که گذارنده است با او صحبت کنیم.
5- اگر کودک عادت دارد که نیمه های شب از خواب بیدار شود هیچ گاه او را به اتاق دعوت نکنیم زیرا ترک چنین عادتی دشوار و سخت است.
6- زمانی که کودک وحشت زده از خواب می پرد، سعی نکنیم با انتقاد و یا سرزنش کودک را مورد تحقیر قرار دهیم، بلکه صبورانه نسبت به ترس کودک و منشاء آن کنجکاوی به خرج دهیم و از او بخواهیم در صورت تمایل درباره ترسش و یا موجوداتی که در خواب دیده است صحبت کند زیرا از این طریق ترس و وحشت کودک کاهش می یابد و راحت تر می تواند به مقابله با آن بپردازد.
7- گاهی انجام برخی بازی ها و سرگرمی ها در تاریکی می تواند موجب کاهش ترس کودک از تاریکی بشود. به عنوان مثال پدر و مادر می توانند جلوی نور شمع به سایه بازی با انگشتان بر روی دیوار بپردازند و یا در تاریکی جایشان را تغییر دهند و از کودک بخواهند آنها را پیدا کند. هدف از انجام این بازی ها این است که کودک به تاریکی عادت کند و در یابد که اشیاء در تاریکی هیچ تفاوتی یا زمانی که هوا روشن است نمی کنند.